دیگه درست نمیشه
قبلنا خیلی میگفتم مثه قبل بشو الکی میگه من از قبلم بیشتر دوستت دارم ولی نداره
منم سرد شدم دیگ بودو نبودش واسم فرقی نداره
شده پدر بچم،کارت بانکیم،هم خونم
اوایل ازدواجمون همه فامیلش حسرت عشقمونو میخوردن الان چی شد ک دود شد رفت هوا
فشار زندگیم هست بالاخره خرج بچه اضافه شد
کاش برمیگشتیم ب عقب اون موقع صددرصد نمیزاشتم ازم دور بشه
آخه دیگ دوسش ندارم
دیگ فقط شده هم خونم.حتی رابطه هم خیلی کم داریم و من نمیخوام
قبلا بهش میگفتم بیا بشیم مثه قبل، ولی اون عوض شده بود.منم کم کم سرد شدم
بچه ای ک همش میگفتم خدایا ی پسر بهم بده شبیه باباش الان باباشو نمیخوام
اوایل بارداریم تاپیک زدم بابام بداخلاقه واسش مهم نیستم ولی همسرم خیلی خوبه
الان دقیقا میخوام به اون روز برگردم
نازم خریدار داشت، یه مرد بود که در عمل دوستم داشت نه به حرف
هرچیزی ی دورانی داره میگذره شاید تموم نشه ولی کمتر میشه
بعد از بچه سرد میشن و عشق و دوست داشتن نابود میشه
عزیزم رابطتون یهو سرد نشده پس یهو هم گرم نمیشه هی کم کم توجهتو زیاد کن بهش تو که قصد نداری جدا بشی ازش باید زندگی رو به کام همه شیرین کنید براش غذای مورد علاقشو درست کن بچه رو یروز بده به مادرت یا خواهرت یا کسی که اعتماد داری بهش نگهداره باهاش برو بیرون بگرد تفریح کن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
