دلم میخواست یه نفر وجود داشت
که هیچ دشمنی باهام نداشت...
از اونایی که هیچکدوم از راز هاتو به هیچکس نمیگن🥲
بعد بغلم میکرد می‌گفت فلانی!
اوضاعت بر وفق مراده؟
همه چی خوبه؟
اوضاع و احوالت؟
منم بغض میکردم و از اول تا آخر زندگیمو بهش میگفتم
میگفتم قلبم شکسته ..
میگفتم روحم آسیب دیده..
دلم محبت میخواد..
اونم می‌گفت کی اینجوری باهات کرده؟؟
منم مثل بچه کوچولوها اشاره میکردم و همه کسایی که اذیتم کردن رو نشونش میدادم
اونم منو توی بغلش غرق میکرد و کلی داریم میداد
بعدشم میدونید دلم میخواست بهم چی بگه؟
دلم میخواست بهم بگه غمت نباشه
پاشو سوار ماشین بشیم
بریم با هم پیتزا و همبرگر بگیریم
دلم میخواست از همه چیزم با خبر بود میدونستم چی دوست دارم
از اون انرژی زا های گلوری برام می‌گرفت با پاستیل ترش
وای که چقدر دلم هوس کرده
بعدشم می‌بردم کلی فیلم میریختیم روی فلش
فیلمای کمدی هااا
با اون علمی تخیلی ها
تا صبح توی بغلش باهم غذا میخوردیم و فیلم می‌دیدم
خیلی خسته شدم از همه چی از همه کس
سرتونو درد آوردم🥲
پوزش🤍🌱
