من یادمه خیلی کوچیک بودم پسر داییم بهم گفت البته خیلی کوچیک بودم یادم نیست دقیق گفت چی فقط یادمه ک گفت حالت چهار دست و پا بشین و تا منم سوارت بشم... و از این این حرفا بزور یادمه ۴و۵ سالم بوده
شما چی؟
اره زیاد
نه نشده
پسر عموم
من ۱۰ سالم بود اون۱۲
چندسالش بود؟؟
یعنی چی سوارت شم
نه اصلا
منم تقریبا ۴یا ۵سالم بود خوب یادم نمیاد
ولی مثل حالت چیز میفتادن روم و من نمیفهمیدم این معنیش چیه
الان دارم فکر میکنم میفهمم
پسرداییم تو خونه تنها گیرم انداخت دروقفل کرد و پرسید دوسم داری و اینا،بعدم لباسشو دراورد اما شلوارشو نه،الکی ام میگفت در قفل شده باز نمیشه،به زورم بوس میکرد
و فقط من بودم و جیغ کشیدنام
نه ، مادرم هیچوقت پیش کسی نذاشته منو ، تو مهمونی و ایناهم همیشه پیش خودش نگهداشت ، فک کنم ۵ سالم بود ک بهم گفت هر کی گفت بیا بشبن بغلم و بیا باهم بریم جایی اصلا نمیری ، حالا منم یبار به یه پسر فامیل ک اون موقع ۲۴ ،۲۵ سالش بود گفتم نمیام بغلت مامانم گفته بغل پسرا نشینم😆😆
آدم هررضر به ی روازاین پسرعمودایی خاله اینابیشترمیخوره
من پسرم هستم ولی یادمه بچه بودم دختر عموم گفت تو بخواب من روت بخوابم یه مدل بازیه منم ساده باور کردم من ۹ سالم بود اون ۱۱ یا۱۲
پسر عمم و جالب من اون لحظه خیلی ترسیده بودم همون موقع می‌فهمیدم کار اشتباهی کرده ولی ترسیدم به مامانم بگم بعدها خیلی نفرینش کردم الان نزدیک ۵۰ سالش داره میشه ازدواج نکرده به شدت اعتیاد داره تصادف کرده جفت پاهاش خورد شدن و الان فقط با عصا می‌تونه راه بره یعنی اگه عصا و باکرو ازش بگیری عملاً فلجه حتی هزار تومان پولم نداره با ۲ متر قد عمم پول می‌ذاره توی جیبش ولی یه بسته سیگار بگیره بیاد بشینه گوشه کوچه دود کنه
دختر پسراتوخردسالی متاسفانه خیلی هایه تاریخچه وخاطره بدی دارن بیشترمقصرم خانواده ن الان که مجازی شده خیلی بدترشده من خودم بااین سن وشوهروبچه چهارچشمی مواظب خودم هستم توگذشته هم خیلی چیزابه چشم دیدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
