الان بعد یه ماه اومدم خونه پدرشوهرم. یه سگ هاسکی گنده دارن که الان تو حیاطه. مادرشوهرم میره یه دستی به سر و گوشش میکشه و بعد میره تو آشپزخونه غذا میپزه. منم چندشم میشه. نمیتونم لب به آبم بزنم تا چه برسه به غذا. امروزم به اصرار شوهرم اومدم که میگفت اونا فکر کردن من قهرم. باردارم هستم و از دیدن غذاشونم تهوع میگیرم. همش موها و بزاق سگه میاد جلوی چشم. بهشون هم مستقیم گفتم اما میگن تربیتش کردیم دیگه تو نمیاد. به نظر من فرقی نمیکنه چه اون تو بیاد چه اینا یکسره برن بغلش کنن بیان. حالا چکار کنم نه اونا ناراحت بشن نه خودم اذیت بشم؟