خودم از دست مادرشوهرم ذلیل بودم
چرا
ازش دورم و یک ماه یا دوماهی یبارم میبینمش خیلی بده🥲
چه انرژی منفی .کاش خوبیها رو میپرسیدی
میخام طلاق بگیرم
از سری فوبیا های من برای ازدواج 🤧
زمانی بود که پدرشوهرم شوهرمو فرستادن ازم طلاهای خونه بابامو بفروشم
از بی مکانی با ماشین با شوهرم رفته بودیم یه جاده خاکی خلوتتت و بالا و مشغول نوارش بودیم یهو پلیس اومد گیر داد بهمون
ماهم کلی صحبت کردیم که ما عقدیم و اینا تا رفت....
😂😂😂 خیلی بد بود واقعا
خونه سازی.ما چهار ماه عقد بودیم که کل چهار ماه و درگیر خونه بودیم تا ساخته شد و عروسی کردیم
خانواده شوهرم
واقعا هر عیدی میاوردن با کلی آدم میومدن . منم حوصلم نمیکشید
تک تک وسایلامو هم شوهرم با پول خودش میخرید . اینا فقط میاوردن فامیلاشون درو همسایه ها و....هم میگفتن بیان .
بعد من عید نوروز رسید گفتم هیچی نمیخوام هیچی نیارید . چیه دم به دیقه وسایل میارید اح اح
.رفتم با شوهرم مانتو شلوار و.... خریدم پوشیدم .
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
