2777
2789

کاراشم میکردم اما روز هفتم شوهرم گفت بیا خونه دیگ 

منم اومدم حالا مامانم چجوری تنها چکار میکنه 

بابا و داداشمم می‌رن سرکار 

خیلی ناراحتم کاری از دستم بر نمیاد 

گفتم بیا بریم خونه ما گفت راحت نیستم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

و میدونم که الان خیلی داری زجر میکشی غصه میخوری چون منم مادرم یه ناراحتی داره یه مشکل ،بیماری نیست الحمدالله ،یه مشکل تو زندگی والان من از دیشب تا الان گریه میکنم دلم میخاد پیشش بودم ولی من یه شهر دیگم ،خدایا زودتر حلش کن تا زنگ میزنم صدای مادرم گرفته نباشه خدایااا 

الهی عزیزممم ایشالا مشکلش حل شه

تقریبا حل شده دعا کن تکرار نشه ،یه جاری داره اشغال عوضی تو زندگی بقیه بهم ریزی میکنه دوتا داداشم یه‌کم کدورت شده بود بینشون البته دوتاش مجردن ها یکیش ۲۷سالشه یکیش ۱۴سال ناراحت بود که چزا اینجوری شدن اینا فهمیدیم کار اون زنیکه اس الهی خونه خراب شه 

عزیزم اگه خاله ای کسی دارید یا همسایه های مامانت هر کدوم خوبن بزار برن کار مامانتو کنن بهشون یه مبلغی کادو بدید

یه صلوات بفرستید برای حل شدن مشکلات و گرفتاریای من و عزیزانم 😭

ما به فضای مجازیی پناه می بریم که از سختیای دنیای واقعی خلاص شیم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز