مثلا قرآن و صلوات و خیرات بهشون میرسه؟
بله
خیلی تاپیک خوبیه .منم تقریبا تازه پدرمو از دست دادم .اون اوایل چند تا خواب دیدم ازش که توش بهم میگفت من زنده ام .چرا بنظرتون
یه مار من خواب دیدم شب تولدم بود درست.. مادر بزرگم تو یه جایی نشسته بودیم.. صدام کرد گفت این ساعتم کادوی تولدت.. چون ساعتش رو از مشهد با هم گرفتیم خودم انتخاب کردم.. قربونش برم ولی ساعت رو تو خونشون پیدا نکردم هر چی گشتم
یه بار خواب دیدم مادرشوهرم که فوت کرده بهم گفت پسرم برام ۵۰ هزارتومن یه چیزی خریده .
اون چیزه یادم نیست چی بود اما مبلغش یادم بود . صبح که بیدار شدم با شوهرم که حرف زدم گفت راستی صبح ۵۰ تومن دادم نونوا واسه خیرات مادرم . یهو یاد خوابم افتادم خندیدم گفتم رسید دستش خیالت راحت اومد تو خواب بهم گفت
من یه مدت خواب های جالبی در مورد پدربزرگم نمی دیدم چند شب پشت هم واسش خیرات دادم
متاسفانه توی خواب چیزی میخواست بگه که نمیتونست درکل میدونستم که دینی گردنش هست که یکی از پسراش اعتقادی بهش نداره فقط برای مادرم تعریف کردم گفت نمیشه چیزی گفت اگه حرفی بزنیم میگن سنگ خودشونو به سینه میزنن
من خاب دیدم تا با بابام از ی کوهی رفتیم بالا بعد من میترسیدم دستمو گرفت بردم بالا موقع پایین اومدن ی سوره ای میخوند بهش گفتم میترسم گفت با من اینو بخون اسم سوره رو اورد ولی متاسفانه یادم رفت تا بیدار شدم بعد خودش همینجور ک میخوند هی بهم میگفت بخونش
همیشه برا بابام فاتحه میخونم ولی یه ماه پیش خیلی فاتحه و قران براش میخوندم هررر روز بعد خواب دیدم تا یه جا وایسادم مزاریش که تو یه اتاق تاریک بود روشن میشه و دور تادورش گندم سبز رشد میکنه و برمیگرده بهم میگه من همیشه اینجوری دوست داشتم 😭 خاک بر سرم که این چند روزه کمتر بفکرش بودن فاتحه نفرستادم براش
هنوزم از گفتنش حالم عوض میشه،پدر بزرگم شب نیمه شعبان اومد به خوابم دقیقا از قبرش پاشد اومد بیرون پیشم و دستمو گرفت ،جوان تر از موقعی بود که از دنیا رفت ،گفت چرا ماه شعبان و رجب روزه نمیگیری،من بخاطر روزه ماه رجب و شعبان آزاد شدم،حتما روزه بگیر،من اجازه گرفتم بیام اینو بهت بگم و برم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
