2777
2789

یکی بود که دوسش داشتم  و باهم بودیم ،اون موقع پشت کنکوری بود بعد از صبح تا شب با من حرف می‌زد و شبا قرص قهوه میخورد ۸ ساعت کامل شب  رو به جای خوابیدن درس میخوند کلا داغون شده بود به خاطر من روزا درس نمیخوند شبا درس میخوند  ، منم دیدم داره خودش رو نابود میکنه باهاش کات کردم دلیلشم نگفتم چون اگه میگفتم قبول نمیکرد و می‌گفت خودم میتونم شرایطم رو کنترل کنم و اینا.... من گزاشتم بعد از کنکورش برم بهش واقعیت رو بگم شاید قبول کردم برگردیم(یکسااال صبر کردم تا کنکورش تموم بشه) بعد چند وقته دیگه کنکوره و من رفتم بهش بگم  دیدم رفته تو رابطه...یک ضد حالی خوردم....الان یک راهی بلدید که من فکرش از ذهنم بیاد بیرون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792