یکی از دوستام هست که بشدت زن خودشیفته و بی ادب و گستاخیه
کوچکترین شوخی هآ رو با لحن تند و بی ادبی جواب میده و ادعاش میشه زرنگه
یکی از کارای زشتی که چن روز پیش کرد این بود که ساعت ۱۲ شب دعوتمون کرد واسه شام فردا شبش
در حالی که من که قرار کاری داشتم واسه همون فردا
و دیگه نمیتونستم برنامه رو بهم بریزم
حالا جالبتر اینجا بود که خودش هم زنگ نزد دعوت کنه شوهرش به شوهرم اطلاع داده بود
خلاصه که فردا شد و من رفتم دنبال قرار کاری و تا دیر وقت گیر بودم و بعدش هم رفتم مهمونی خونه دوستم
همین وارد شدم بجای جواب سلام با صدای بلند گفت چههههه عجب اومدی بلاخره خااااانوم
شوهرش هم هی رد میشد با تمسخر میگفت شما زحمت نکش شما فقط بیا اینجا بخور و برو
من شرایطمو توضیح دادم واسشون و جالب اینجا بود که زیر بار نمیرفتن که اشکال از خودشون بوده نه من
خیلی بی احترامی ها دیدم و سکوت کردم
اینکه از من اصلا پذیرایی نکرد
و خودم رفتم ميوه بردارم با صدای بلند گفت واسه رفع عطش ميوه نخور آب بخور که همه ساکت شدن
شما باشید از این یه بعد چه واکنشی دارید
تو رو خدا راهکار بدین