سلام دوستان ۱۱ ساله ازدواج کردم و یک دختر ۶ ساله و یک پسر ۱ونیم ساله دارم و خانه دارم همسرم مدام سرکاره و من کل مسئولیت بچهها و خونه و خرید با منه شبها تا ساعت ۴ صبح بیدار میمونم که از سرویس بیاد با ماشین سنگین میره، مدام‌بفکر اینم که چی بپزم تا کیک خامه ای و انواع کوکی و .... خودم میپزم حتی موقع پریودی انتظار رابطه داره امروز برگشته میگه تو غرغر میکنی و قربون صدقم نمیری زن های خوب همه خونه های باباشونن و زنهای کارکشته محبت میکنن و میدونن چیکار کنن خلاصه که دلم خیلییی شکست دلم به حال خودم سوخت
چقدر بی چشم و رو🤕دست تو تا آرنج کنی تو عسل بذاری دهنشونبلز میگن تلخه
حق داری
محبت کلامی ندارین؟
عجب پرروعه
بعدهمیناخیانت میکنن خدای نکرده
بقیه میگن ببینی چی کم گذاشتی خیانت کرد
چی بگم ...ما که زیادی محبت کردیم خیانت کرد تو اندازه نگه دار که اندازه نیکوس
چه قدر نشناسه
شما حق داری ها
ولی آقا هم واقعا حق داره
کوکی که جای محبت خاص زن و شوهری را نمیگیره
مردا عقل ندارن براخودشون حرف مفت زیاد میزنن تو بگو باشه تمام بحث نکن
یاد یه داستانی افتادم ، میگفتن دو تا برادر رفتن یه شهر دیگه برای کار و ماهانه برای زن و بچشون پول می‌فرستادن ، زن اولی همه پول رو خرج بچه و خونه اش می‌کرد و به اونا می‌رسید، زن دومی برعکس برا خودش خرج می‌کرد و به فقط به خودش می‌رسید، بعد یک سال که برادرا با پول بیشتر برگشتن ، برادر اولی زنشو طلاق داد چون اون زن در حد خونه و زندگیش نبود ، برادر دومی خونه رو عوض کرد چون خونه در حد زنش نبود :)
،
الان شوهر شما هم متاسفانه هرچقدر به بچه و خونه برسی نمیبینه، وقتی به خودت برسی و براش دلبری کنی میبینه
سعی کن دلت نشکنه تقصیر اون نیست
تقصیر تو هم نیست
بعد چند روز میاد خب دلش رابطه میخواد
این از بد شانسی دوتاتون هست وقتی که میاد
شما پریود هستی
با زبون خوش قانعش کن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
