الزایمر پدرم 💔

مواظب بابات باهاش   وبیشتر دلت براش بسوزه  

یاد پدر خودم افتادم گریه م گرفت

آلزایمر داشت سکته هم کرده بود، تنها کسی رو که شناخت و اجازه داد لباسش رو عوض کنه و از دستش غذا خورد، من بودم

مادرت رو درک میکنم عمیقا خدا بهش صبر بده

دکترها چی میگن

به پدر من دارو داد و این روند رو کندتر کرد

گاهی شدید میشد و بیشتر اوقات خوب بود

پس بابات جوونیشو برا شما گذاشت چی 

می‌دونم چی میگی مامان منم اینجوریه  تنهاس براش پرستار گرفتیم یه روز در میان هم میرم سر میزنم خیلی ناراحتشم 

اشکهام همین طور سرازیر شدن

میدونم چه زجری میکشید

خیلی وقتها درد مریضداری از خود مریض بیشتره

دقیقا آلزایمر هم از همون مریضی هاست

هوای پدرتون رو بیشتر داشته باشید

کارها رو تقسیم کنید نذارید مامانتون علاوه بر مریض داری زحمت خونه داری هم رو دوشش باشه

باباتون رو هم بیرون ببرید الان که شبها هواش خوبه تو خونه موندن حالش رو بدتر میکنه

پدر من چهار سال الزایمر داشت، اوایل امسال فهمیدم حالش نرمال نیست بردمش ازمایش و اینا فهمیدم ذات الریه گرفته، ولی به همینجا ختم نشد، سراطان خون هم گرفته بود، منم تو این مدت نه مسافرت رفتم نه تفریحی، اگه میرفتم هم لذتی نداشت برام، چون همه اش تو فکر بابا بودم، تنها کسی که میتونست ازش مراقبت کنه من بودم، و فقط من میفهمیدم باید چکار بکنم و چکار نکنم، بقیه هم زندگیشون رو میکردند، سه ماه اخر من اینقدر زجر کشیدن از بابام دیدم که توصیفش غیر ممکنه، هیچ وقت یادم نمیره، اخرش گفتم خدایا بسشه، ببرش، این همه زجر برا چی؟ اونم کسی که خیلی اروم بود، اذیت نمیکرد، بدی نمیکرد، ظلم نمیکرد، حق کسی رو نخورد و خیلیییی ها حقش رو خوردن، برج شیش به ارامش رسید، و من موندم و خودم، 

اگر رفتارهاش خشنه احتمالا دکترش خوب نیست، چون پدر من با داروهایی که میخورد عالی بود، بگو و بخندش همیشه به راه بود، خب قطعا گاهی حالش بد میشد و بد اخلاق و اذیت کن، ولی اکثر مواقع خوب بود،

منم اگه نبودم مثلا میرفتم پیاده روی بعضی وقتها بد اخلاق میشد و دنبال من میگشت و نگرانم میشد، و اینکه همه اش دنبال مامانتون میگرده به اینخاطره که وابسته شده، چون حالا یا همیشه یا اکثرا پیش پدر بوده، اگه همه همکاری میکردن قطعا اینجوری نمیشد، مثل خانواده عمو من که هر روزی پیش یکی از بچه هاش بود باید باشه، 

به عنوان کسی که از بیمار آلزایمری مراقبت کردم میگم: مراقبت تنهایی از الزایمر مساوی با نابودی مراقبت کننده

اینا که دستشویی نمیتونه بره و حمام بره و لباس بپوشه و اینا همه اش طبیعت آلزایمره، ولی هیچ وقت نباید به روش بیارین که نمیتونه، یا مثلا خودشو خراب کرد نباید بهش بگین، چون یهو مغز به کار میوفته و میفهمه چکار کرده و شرمنده میشه،

سلام‌ وقتتون بخیر میتونم ازتون بپرسم دکتر چه دارویی داد سا دکتر کی بود که پدر خدابیامرزتون اروم بودن طی بیماری؟