2777
2789

دلم ارامش میخواد خستم روحی تو وجودم نیست

تنهام هیچ کس من رو نمیشناسه هیچ کس کنارم نیست

دلم یه ارامش طولانی 

یه محبت بی انتها میخواد 

یه عشق یه ارامش با دلیل 

من جلو هیچکی خودم نیستم انگار هزار تا ماسک دارم که تو هر موقعیتی یکیش رو میزنم اون دختر شیطون و با حیا که معصومه رو نمیخوام که همه ازش توقع دارن یه زن به روز مدرن و مرتب باشه که الگو بقیست و هم با هنر هم درسخون 

نمیخوام دیگه ازون هایی باشم که بگم نع رابطه ایش و فلان 

من یه حس واقعی میخوام یه مرد واقعی 

یکی که کنارش خودم باشی یکی با موتای جوگندمی

دلم یه آغوش مردونه میخواد که تا صبح تو ارامشش غرق شم بوش بپیچه تو کل وجودم

دلم میخواد بتونم اینا رو به کسی بگم و بقیه فکر نکنن من خرابم یا شوهریم

دلم میخواد بشینم و ساعت ها با به نفر در مورد مرد و زندگی مورد علاقم صحبت کنم دقیقا مثل بچه هایی که تا ازدواج میکنن درس رو میزارن کنار 

میخوام هر کارب بخوام رو بکنم میخوام دورشم برم توی یه شهر شلوغ که کسی منو نشناسه 

زندگی کنم 

یه حس و زندگی که توش پول اولویت نباشه 

جون ندارم حتی کار خودم رو تموم کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز