دقیقا مشکلم اینه،
جوری بهم میگفت دوستت دارم، تو تنها امید منی، تو به من زندگی دوباره بخشیدی و من اسیرتم ، تو رو خدا هیچ موقع تنهام نزار و ...
منم چون آدمی بودم که دوست داشتم عشق و همسر رو با یه نفر تجربه کنم همش بهش میگفتم هر جوری باشی کنارتم،
کلی قول و قرار گذاشتیم
ولی وقتی رفت، گفت از اولش هم دوستت نداشتم، از تنهایی بهت پناه آورده بودم