تو رو خدا یکی به من بگه چی کار کنم
پسرم دو سالشه نمی دونم همه بچه ها اینطوری ان یا فقط این اینطوریه
پرده ها رو می گیره می کشه میله پرده هام کج شده
همه کشو های آشپز خانه رو باز می کنه وسایل توشو جا به جا می کنه
ظرف رو از تو کابینت می یاره وسط خونه
سر سفره که اصلا نمی ذاره بشینم فقط وقت هایی که دوتایی تنهاییم
مهمون داشته باشیم سر سفره ات می کنه می ره دقیقا بغل بی دست و پا ترین فرد می شه لیوانشو می گیره قاشقشو می گیره نمی دونم از کجا می فهمی این از همه شل و ول تره
بریم مهمونی خونه میزبان ویلایی باشه یه سره تو حیاطه یا توی پله ها
اگر آپارتمانی باشه روی مبل ها تو اشپز خونه و ...
الان که دیگه اصلا جایی نمی رم
اصلا رابطه ام با شوهرم بد شده به خدا
اصلا حوصله هیچ کس رو ندارم از بس باهاش سر و کله می زنم
هر کی خم می بینه می گه نه بچه های ما اینطوری نیستن
آخه من که خودم آدم آرومی ام شوهرم هم خیلی آرامه چرا این اینطوری شده
می برم دکتر می گه طبیعیه خانم طبیعیه حوصله نداری بچه نمی آوردی