من ۸ ماه عقدم شوهرم اوایل منو سر رفیق خورد کرد انقد سیگار دیدم میکشه هی گفتم نکن نکش به جایی رسوند ک منم سیگار کشیدم منی ک متنفر بودم و خیلی از آدما رو به خاطر سیگاری بودن کنار گذاشتم
تو این هشت ماه کلا ۲ تومن بهم داده اونم گدایی کردم داد
دیروز قرار بود بریم خونه دوستش گفت بیا از خونه ما بریم گفتم خونه خودمون راحت تر حاضر میشم شلوارمم زاپ داره خانوادت ناراحت میشن بچه ها شلوار پاره نه ها زاپ ریز بعد گفتم بزار میام سختت نباشه هیچی اقا نیومد دنبالم رفت خونشون حموم بعد اومد توی ماشین شروع کرد ک من از پیرسینگ خوشم نمیومد مجرد بودم منم گفتم منم از پسر سیگاری خوشم نمیود چند بار مسیرو اشتباه رفت خیابونم ترافیک بود هیچی اقا پشت یه پژو رفت تو خط ویژه
بعد من گفتم اصلا مسیر شلوغی رو اومدی شروع کرد دعوا به خاطر این تو میخوای باسن (کلمه بی ادبیش ) رو بیرون بریزی گفتم بی ادب هی بهم بی احترامی کرد گفت نمیریم ۱۰ روز زنگ نزن کینه میکنم فک کردی کی ( من همیشه اینطور شرایط گریه میکنم میگم نکن تروخدا) نکردم زنگ زد دوستش گفت ما نمیایم بعد ک قطع کرد یه چنددقیقه بعد منو تهدید ک باید بیای زنگ زدک اونا بشناسن ترو و خلاصه کلی خوردم کرد
حالا من واسه این مرد چ زنیم حق طلاق ک ندارم
کل وام ازدواج پدرم داده یه عقد عالی برام گرفت پدرم حالا این اقا نه عروسی نه ماه عسلی هیچی یه خونه کوچیک خریدیم تو محله ای ک من دوست ندارم
بابت تیپ منم خودش حساس نیست مطمئنم مامانش شیرش میکنه چون قبل ابینکه بریم مهمونی
زنگ زد دیروز هی میگفت خوبید انتظار داشت دعوا کرده باشیم چون پرسید بعد هی میگفت خوبیتون رو میخوام
بعد هی میگفت برا پسرم ملافه میدم ما رسم داریم همش میترسم دعا کرده باشه میخوام نیومده رد کنم بره اما نمیدونم چطوری ملافه اخه تو تهرانن