نمیتونم حرفای همسرمو هضم کنم ، واسه شما هم این موضوع پیش اومده؟

حالا تو این وضعیت همسرم میگه ۱۰۰ میلیونی که دستمون میاد رو میخوام اونجا خرج کنم.

همسرم قبل ازدواجمون یه خونه ی ۲۵۰ متری فوق لوکس واسه مادرش ساخته ، این خونه الان اسپیلت ایستاده میخواد و یه سری ریزه کاری ها داره که حدودا ۱۵۰ تومن هزینه اشه

پدرشوهرمم با این که وضع مالیش عالیه اما اصلا به خانواده رسیدگی نمیکنه و تمام خرج های زندگیشون به دوش همسر منه حتی مایحتاج خونه ..

به نظرتون درسته با اینکه من فرش ندارم بره اونجا خرج کنه؟ 

اینم بگم که همسرم از خانوم سابقش که فوت شده یه دختر ده ساله داره که پیش مادرشوهرم زندگی میکنه و ما همه کاری واسش کردیم اما بازهم پیش ما نمیاد.

همسرم میگه من نمیتونم بزارم دخترم تو گرما بمونه و به خاطر رفاهش هرکاری میکنم واسه همین اون خونه رو کامل تجهیز میکنم و واسشون همه چیز رو فراهم میکنم.

میگم خب بگو بیاد پیش خودمون زندگی کنه تو تا کی میخوای تو خونه ی مادرت واسش ارامش بسازی . میگه دلش میخواد اونجا بمونه منم چیزی نمیگم و اون پولم اونجا خرج میکنم تو پاتو از گلیمت دراز تر نکن و تو چیزهایی که بهت مربوط نمیشه نظر نده🤦🏻‍♀️ میگه تو ۶ ماه صبوری کن الان واجب تر ارامش دخترمه

خب تی وی وال باید قبل چیدمان خونه زده میشد 

چون خیلی کثیف کاری داره

هزینه اش حدود ۴۰ تومن شد با ۴۰ تومن نمیشه مبل گرفت که

به نظرتون حرفاش منطقیه ؟

بهم میگه من اراده کنم میتونم تو رو از خونه ی ۲۰۰ متری تو خونه ی ۹۰ متری بنشونم ، تا وقتی همه چیزت فراهمه به موضاعات دیگه کار نداشته باش وگرنه لولتو میارم پایین

اصلا احساس میکنم حسمو بعد این حرفا نسبت بهش از دست دادم اخه اولین باره اینطوری باهام صحبت کرده

عزیزم همسرم من از هر نظر عالیه

تنها مشکلی که داریم حساسیتش رو خانواده و دخترشونه

اونم به خاطر اینه که میخوان مسئولیت رو از دوش بقیه بگیرن

منم دقیقا از این ناراحت شدم

من به هیچ عنوان اجازه ندادم هیچکس شخصیتم رو زیر سوال ببره و همه جوره چیزی کم ندارم چه شخصیت خودم چه خانوادم

من واقعا عاشق همسرمم اما دیگه نمیدونم بعد این حرفش چطور میتونم باهاش رفتار کنم

حرف شما درسته عزیزم اما فکر کنید بچه ی خودمه 

خب به نظر شما الویت بچه است یا همسر؟

من اول اولویتم خودمم بعد همسرم بعد بچه