مامانم هرماه میره همش غر میزنه بیا ترخدا بیا من بدون تو دلم تنگ میشه اولاش بهانه ام کنکور بود ولی الان عادت کردم به نرفتن از طرفی دلمم برای مامانم میسوزه
الان اخر این هفته میره کلی التماس کرد ترخدا بیا قراره ببرمت گردش
منم گفتم دوهفته دیگ کنکوره وقت ندارم