یک بار رفتم بیرون بعد مامان بابام پیاده شدن رفتن خرید منم تو ماشین بودم بعد انگاری گوشی مامانم تو ماشین بود گوشی کوچیکش رو برداشتم و مشغول بازی شدم و یهو دیدم یک نفر پشت شیشس و نگاه میکنه منم تو اون نگاه اول یهو گفتم مامان چرا نگاه میکنی بعد گوشیم رو نشونش دادم گفتم بدو بدو تو ماشین بعد فهمیدم این اون زنه نیس زن مردمه