2777
2789

بچه ها من مامانم یه دوست خیلی صمیمی داره بالای ۱۵ ساله دوستن دیگه ما خانوادگی رفت آمد و سفر و...اینا داریم

ما چند وقت پیش مشهد بودیم شوهر این خانم رو با یه زن تو حرم دیدیم همین طوری مونده بودیم

خواهرش و ... اینا نبود می‌شناسیم اونا رو 

بعد مامانم یه عکس یواشکی گرفت ازشون 

حالا چند ماه میگذره از اون ماجرا من خودم به شخصه عذاب وجدان خفم کرده دوست دارم برم به زنش همه چی رو بگم مامانم میگه شاید زندگیشون خراب شد ول کن 

بعد مامانم از دوستش هم پرسیده بود که چه خبر مسافرت نرفتید اخیرأ و...؟؟؟ دوستش گفته بود نه والا رضا (شوهرش) همش ماموریته

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شاید همکارش بوده

جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏

شما نگید چیری. خودش یا میدونه و به رو نمیاره یا نمیدونه الکی آرامشش رو میگیرید

ذهن هاي بزرگ درباره ي ايده ها صحبت مي کنند، ذهن هاي متوسط درباره ي رويداد ها حرف مي زنند و ذهن هاي کوچک درباره ي ديگران! هرکه را صبح شهادت نیست، شام مرگ هست ، بی شهادت ، مرگ با خسران چه فرقي می‌کند.. هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران جانم فدای اسلام جانم فدای قرآن  حزب الله پیروز است اسرائیل نابود است

ول کنید به شماچه

مامان تمساح کوچولوام🌸🎀قراره خانوم دکتر آینده هم بشم با همه سختی ها میگم من میتونم من میتونم من میتونم..برسه روزی که تایپک قبول شدنمون رو با شما به اشتراک بزارم✨️💕

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792