لعنت به بی کلاسی...

بحث غذا نیست بحث ارامشه که با این ادما از ادم سلب میشه

والا الان ما ن دسر داریم ن چند مدل غذا ولی بازم ی مهمونی ساده برامون سنگینه چون قسط داریم 

والا من زندگی باکلاسی رو بیشتز ترجیح میدم

ادم بیشتر حریم شخصی و ارامش داره

منم

والا

چی بود قدیم ک سرشون توی زندگی های بقیه بود

اره واقعا منم دلم برای اون زمان و سادگیاش خیلی تنگ. 

الان تا ادمو مییبینن میگن چرا دماغتو عمل نمیکنی؟چرا لبت ژل نیس؟ ببین اینجاتو اونجوری کن. مدام دارن عیب و ایراد میگیرن...

تموم سرگرمی اکثر زنان و دخترانمون شده عملهای زیبایی.. 

من با زیبایی مخالف نیستم اما هرچیزی حد داره‌ 

چرا لباست تکراریه... چرا اینو با اون پوشیدی ؟!

و هزاران چرا و اگر..‌

بعضیام که خروار خروار ارایش و عمل دارن و یه نگاه از بالا به پایین دارن نسبت به بقیه!! در صورتی که حالیشون نیست این اداهای تازه به دوران رسیدگی فقط برمیگرده به عزت نفسی که ندارن. درخت هرچه پربارتر افتاده تر... 

منم دلم زمان بی کلاسی و سادگی رو میخاد 

دقیقا آدم آرامش نداشت من عاشق این سبک زندگیم 

واقعا حق بود

دقیقا

قبلا طرف پول قرض نمی‌کرد واس آیفون خریدن 

ما قدیمم سرمون تو زندگی فامیل نبود 

و ی مساله دیگ 

الان رفت و آمد کم شده ولی از تو مجازی سرهمه تو زندکی فامیلا هست

عقل و میل به آرامش در کنار اجتماعی بودن برای آدم تعریف شده. والدین بنده با وجود رو اعصاب بودنشون بزرگترین الگوهای منن. اونا با افراد سختگیر، فوضول و پرتوقع معاشرت نمیکنن و روابطمون به معاشرت های سالم و دوست داشتنی محدود شده، ولی همین تنظیم روابط اگه توی گذشته شکل میگرفت اسباب دردسر بود و مایه بی آبرویی. توی زندگی مدرن تنظیم روابط، قطع روابط و گسترش اونها چیز اشتباهی نیست. قدیم ها مجبور بودن با هم در ارتباط باشن چون خدمات اجتماعی و وسایل نقلیه محدود بود، ازدواج ها فامیلی بودن و دامداری ها و کشاورزی ها اشتراکی. فکر نکنید همگی عاشق چشم و ابروی هم بودن. مادربزرگ من با خواهرشوهرش دردسرها داشت و مجبور بود تحملشون کنه. اون یکی مادربزرگم از دست همسایه ای که به قول شما "کلون در رو میزد و وارد میشد!" بدجوری عاصی بود. اینا رو که جار نمیزدن، میزدن؟

شما از زندگی مدرن فقط جراحی صورت و مهمونی های آنچنانی و دردسرش رو شناختید، چون درست تنظیمش نکردید و فقط بخش های مضر و بی فایده ش رو دیدید.

 مهمون باکلاسم بیاد من در حدی که دارم براش غذا میپزم سعیم میکنم با همچین ادمی قطع رابطه باشم تا انقدر اذیت نشم