یه هفته اس داریم برنامه میچینیم بریم بازار
ده بار گفتم یا خانواده و داداش هماهنگ کن گفته اشکالی نداره اگرم نزاشت میپیچونم
نامزدم رو راضی کردم که برم، ده بار با ذوق گفتم جلو مامانم اینا میخوام برممم بازار با دوستم
فردا میخواستیم بریم الان پی داده میگه داداشم نمیزاره ده بار از صب بهش گفتم ک میای میگه اره تازه رفته به اونا گفته بیشورر
منم دیگه جوابش ندادم