فقط ب این دلیل میگم ک سبک بشم
من حملات پانیک یا همون هراس و دارم
و دارو استفاده میکردم و ب محظه اینکه فهمیدکم باردارم قط کردم و الان داغونم کار شب و روزم شده گریه
من زندگیم ظاهرش قشنگه ولی باطن نگم ک چی میکشم
ولی خواهرم فک میکنه خیلی خوشبختم و خیلی حسودی میکنه بارها و بارها شنیدم و خیلی منو اذیت میکنه بیش از حد
اگه بخوام حرف بزنم و بگم دلم خوش نیس رسوای عالم و ادم میکنتم
چیکار کنم از دستش فهمید باردارم چنان دعوایی راه انداخت و کاری کرد ک با خونوادم قهر کنم و الان خیلی تنهام ویار وحشتناک بدی دارم و نمیتونم اشپزی کنم
درمورد همسرم هم دوس ندارم حرف بزنم اینقد ک دلم ازش پره
ولی بقیه فک میکنن منو لای پره قو گذاشته چون خودم اینجوری نشون میدم ولی ذره ای اینجوری نیست هر چقد گریه میکنم بازم بغض دارم
پر از بغضم شانه هایت ساعتی چند؟
این تایپکم ایجاد کردم چون بشدت ادمه دلسوزیم و زود میبخشم و نمیخوام این روزا رو فراموش کنم