سلام امیدوارم خوب باشید. بچه ها من ی کوچولو درامد دارم با اینکه خانوادم نیاز مالی ندارن ولی همیشه سعی کردم همون یکم مولم باهاشونن تقسیم کنم سر برج برای خونه خرید کنم و واقعا خیلی از این نظر هوای مادرم دارم. ولی مادرم اصلا متوجه رفتاراش با من نیست وقتی سر مسئله ای باهام بحث میکنه داد و بیداد میکنه و چون میدونه من از پدرم خیلی میترسم در اتاق بابام باز میکنه هرچی تو خونه باشه میشکونه میریزه وسط خونه یا حتی بارها بوده با دو دستی کوبونده تو سر و صورتم تا ی بحث کوچیکی میشه زنگ میزنه به خواهرش یا حتی پیش دوستاش میگه یا به خواهرام زنگ میزنه اونا رو پر میکنه با ایتکه بقیه خواهرام مث من هواش ندارن ولی واقعا رفتارش باهام قابل تحمل نیست بعد که پشیمون میشه بعد اینهمه جنجال میاد سمتم واقعا زورم میگیره باهاش حرف بزنم حتی جرات ندارم پیشش بابت رفتاراش گله کنم کلا حق به جانبه یکبار مهمون داشتیم سر ی مسئله تی بحثش شد اومد پیش مهمونم نشست میگه اینو دیدی تو صورتم تف انداخت بعد چون من جدا شدم برگشتم خونه بابام و طلاقم وجهه خوبی نداره پیش فامیل واقعا آبرو برام نزاشته موقع پول خرج کردنام باهام خوبه ولی خدا نکنه ی بحثی بشه حتی از خواب بیدار شدنمم گزارش میده به خواهرام. یا سر خیلی چیزا موقع بحث میره پشت زن داداشم که از خداشه ما بحث کنیم اونم خدای سواستفاده
بخدا خسته شدم اصلا انگار جز بدی هام یکبار خوبی من یادش نمیاد یا اگه بشه عذاب وجدان بگیره میاد میگه حلالم کن ولی باز همین آش و همین کاسس
