سلام خانوما خانواده همسر من ی خانواده ساده روستایی هستن که پدر شوهرم کشاورزه و در آمد آنچنانی نداره ۷ تا هم بچه دارن که همسر من آخرین بچشون هست و ته تغاریه و خیلیم خاطرشو میخوان و ی جورایی عزیزتر از بقیه بچه هاست براشون و بیشتر از بقیه بچه ها ، همسر من به پدر و مادرش میرسه مادرشوهرم پیرزن ساده ای هستش یعنی اصلا ذره ای اهل دخالت و کینه و خباثت نیست و من تاحالا بدی ازش ندیدم مشکل من اینه که اینا هر وقت مارو میبینن یاد نداشته هاشون میفتن و انتظار دارن ما براشون بگیریم در حالی که اصلا هیچ وقت به اون ۶ تا بچه دیگه کاری ندارن و هیچ وقت ازشون چیزی نمی‌خوان با اینکه اونا هم نسبتا وضعشون خوبه و دستشون به دهنشون میرسه ی بار که در مورد این موضوع به همسرم گفتم گفتش که حالا چون اونا بی معرفتن منم باید اونطوری باشم؟ بهش حق دادم ولی سختمه با این قضیه کنار بیام که اونا هفته ای یکی دوبار بیان اونجا بشینن بخورن ی قطره هم از دستشون نچکه بالاخره اونا هم بچشونن شما بگید چه طوری کنار بیام؟
فكر كن داري به نيازمند ميدي اين همه ادم خير
يكي خونه ميده يكي جهاز يكي سيسموني وووو حالا دو قلم مواد درحد توانتون بركت براتون مياره مطمئن باش
اگه خودتون وضعتون خوبه چ اشکال داره ب اون بنده های خدا کمک کنید تازه میگی مادرشوعرت خوبه باید نماز شکر ب جا بیاری
بچه آخر همینه شوهر منم بچه آخره مادرشوهرم هر خرده کاری داشته باشه به شوهرم میگه. فقط باید صبوری کنی اگ زوم کنی رو این مسئله برات سخت میشه بیخیال باش انشاالله ک دعاهای اونا گره از مشکلاتتون باز میکنه شک نکن
نیاز نیست شمادرجریان باشید ک ناراحت بشین.
همین ک دخالت ندارن وزندگیتو خراب نمیکنن جای شکرداره.
ب شکرانه این نعمت بهشون کمک کن.
واسه پدرومادر هیچوقت دست بقیه رونگاه نکن.یعنی چون بقیه بیشعورن اون پدرومادرباید گرسنه بمونن.
خودتون هم میدونید با چ سختی بچه هاشون روبزرگ کردن پس جبران کنیدبراشون
ماهم همینیم با این تفاوت که اونایی که کمک نمیکنن رو ببشتر هم دوست دارن
زندگیه دیگه منوفکر میکنم داریم میریزیم تو جوب و صدقه میدیم
