ازدواجم از اول اشتباه بود و از همون ماههای اول متوجه شدم با ی خونوادت ی عقده ای وکمبوددار طرفم و پسرشونم ک کم از خونوادش نداره،هم تحصیلی هم موقعیت شغلی وهم درامد و هم تیپ و قیافه ازش سرم ولی همممیشه ب خاطر پسرم کوتاه اومدم،الان دیگه واقعا بریدم و خسته ام،بیست سالم بود عقد کردم و الان چهل سالمه،پسرم چهارده سالش شده،چ کنم با این درد؟!
توروخدا به اسم بچه نمونید باهم.میخواید جدا شید بشید.ده سال دیگه نزنید تو سر بچه که من بخاطر تو موندم ...
مم هیچوقت سر بچه م نمیزنم ،فقط از تمام حقوقم گذشتم تا بچم تو ارامش باشه استرس طلاق نداشته باشه و یکی ام اینکه حرف طلاقو میارم ،پسرم دست و پاش میلرزه میگه من نمیخام بچه طلاق باشم