با هیچکسی قهر نکردم ، آدمای زیادی بهم بدی کردن تحقیرم کردن دلمو شکستن ولی همیشه سعی کردم درست رفتار کنم، مدتیه که یکی از نزدیکانم بی دلیل قهر کرده یعنی دلیلش این بود که سرزده رفتم ایران خانوادم رو ببینم و اونارو هم سوپرایز کردم ولی اونا قهر کردن و گفتن حتما دلتون نمیخواسته ما رو ببینی که نگفتی در حالیکه من فقط خواستم سوپرایزشون کنم، حالا بماند... الان اون فرد پدر بزرگش فوت کرده به نظرتون پیام بدم تسلیت بگم یا نه؟ اون از من کوچیکتره عید و تولد مسرم رو هم تبریک نگفته تو این مدت. لطفا بگین کار درست چیه با در نظر گرفتن اینکه همیشه برای اینکه ناراحت نشه پا رو خواسته هام گذاشتم
درسته دقیقا، خودم هم همین نظر رو دارم. راستش این فرد برادر همسرم و خانمش هستن که نیومدن دیدنمون وقتی ...
باور کن همچین آدم هایی بیشتر از همممه خودشون اذیت میشن..اختلال وسواس فکری دارن شاید باورت نشه ولی گاهی خواب های آشفته از طرد شدن اشناهاشون میبینن، گاهی اونقدر احساس های حسادت دارن یا رفتار های بقیه رو بی توجهی به خودشون تعبیر میکنن که دلشون میخواد خودکشی کنن...همچین وقت هایی ناجی بودن سخته ، اینکه ناجی کسی باشی که باهات قهر بوده ، تو بزرگتری کن بهش به چشم بچه ای ببین که آسیب دیده یا از زودرنجی خودش یا از موفقیت تو ...این لطف و محبت تو رو دنیا برات جبران میکنه نه همون ادم
من دوست دارم همیشه انسانی رفتار کنم بدون توجه به جایگاه افراد، ولی گاهی این ویژگی باعث شده بقبه فکر ...
چه اهمیتی برات داره که بقیه چ فکری درباره تو میکنن اونم تو جامعهای که معنی ارزش ها ازبین رفته!!!خیلی ها برطرف کردن کدورت هارو بی کلاسی میدونن یا به اسم حذف آدم های سمی عزیز هایی رو کنار زدند که خودشون رو هم مستلزم رنج کردن با این طرد کردن هاشون
من دوست دارم همیشه انسانی رفتار کنم بدون توجه به جایگاه افراد، ولی گاهی این ویژگی باعث شده بقبه فکر ...
می فهمم. به نظرم شما طبق معیارهای اخلاقی خودتون عمل کنید. گذشت زمان خیلی چیزها را روشن می کنه. افرادی که ارزش این رفتار انسانی را می دونند، در کنارتون باقی می مونند و بقیه کم کم پراکنده میشن و یا شما خودتون حذفشون خواهید کرد.
به یـــــزدان که گـــــر ما خرد داشتیم/ کجا این سرانجام بد داشتیم
عزیزم درک و شعور برا یه بار دو بار سه بار نکه یه نفر دم به ساعت سر هرچیز بیخودی قهر کنه و تو همیشه م ...
اشتباه کردی! با دلجویی ازش گوشت تنت آب میشد؟ اون آدم اخلاقش این بوده...با اخلاقش هم خودش رو از چشم تو صددرصد انداخته میفهمم چی میگی...ولی این افراد واقعا زودرنج هستن و علاوه بر اون با این حس طرد شدگی که بهش دادی باعث عصبی بودن و منزوی بودنش میشی..من خودم از این آدم ها زیاد تو زندگیم دارم دایی که منو مسدود کرده چون به زنش دیر سلام کردم و زنش که تو مهمونی شلوغ ضایع میکنه که چرا دوسال پیش فلان رفتار رو با من داشتی ، اما با خودم میگم از گوشت تنت که کم نمیشه وقتی مریضه با یه خط دیگه زنگش میزنم حالش رو میپرسم تو مهمونی ها همچنان به زنش احترام میزارم که شب خیالم راحت باشه اعصاب یه آدم بی اعصاب رو مختل نکردم
قطعا همسرت بیشتر از ما ایشون رو میشناسه و واقف به قضیه است. پس بهتره به حرفش گوش کنی. اگه خدایی نکرد ...
بعید میدونم، چون اتفاقات خوب و بد زیادی افتاد ولی هیچ واکنشی نشون نداد و اوجش همین بود که بی دلیل با اینکه تایم کمی ایران بودیم نیومد دیدنمون یا دعوت کنه بریم خونشون