سلام بچه ها خیلی کارهاشو تحمل میکنم ولی دیگه کم آوردم
۴ سالشه ولی از روزی که به دنیا اومده پدرمو درآورده، اولا که با کولیک ورفلاکس پدرمو درآورد
شب تا صبح جیغ میزد نمیخوابید
همه ی همسایه ها از دست جیغاش عاصی بودن
تا دوسالگی هرشب برنامه همین بود
بعدش نمیزاشت پوشک کنم مجبور شدم از پوشک بگیرم نمیزاشت پی پیشو بشورم با پی پی فرارمیکرد خودشو میمالید به وسیله های خونه
این دورانم گذروندیم با بدبختی
نمیزاشت لباس عوض کنم،دستشویی نمیرفت ،پیر شدم
غذاخوردنی غذاشو پخش میکنه،پرت میکنه،خونه رو کثافت برداشته
گاهی اوقات وسیله هارو پرتاب میکنه
گاهی هم تو بازیا بچه های مردم رو میزنه
هرکاری دلش میخواد میکنه ته تهش میبینه دیگه من خیلی ناراحتم میاد خودشو لوس میکنه میچسبه بهم میگه مامان منو میبخشی،بوسم میکنه نازمیکنه ،از دلم درمیاره
ولی واقعا گاهی اوقات دیگه نمیدونم باید چی کار کنم
نه کتک میزنم،نه توخونه دعوا داریم،نه کمبود محبت داره ،همیشه بغلش کردم امنیت دادم بهش
فقط دلش بازی میخواد،منم تا حدی توان بازی دارم،سیر نمیشه از بازی
فقط بیرون ببرم وبازی کنم باهاش،اون موقع أست که هیچ کاری نداره باهام وآروم میشه
خودمم افسردگی گرفتم،نه مسافرت داریم،نه شوهرم تعطیلات داره،همیشه سرکاره،کلی قسط وقرض داریم
نه میتونم چیزی دلم میخواد بخرم
همین چیزا دیگه حوصله واسه بازی نداشته برام
کسی مشکل من رو داشته؟ چی کار کردین بچه ها که اوضاع خوب بشه؟