از این اخرین بارا خیلی هست یادم نیست تکتک بگم
زنگ زد جواب ندادم 😔😔
زمانی که بود که بغلم کرد و پیشونیمو بوسید . نمیدونستم قرار آخرین باشه
اخرین باری ک با خیال راحت خوابیدم
6 ساله ازش میگذره
آخرین باری که از خونه رفتم بیرون و نمیدونستم چه اتفاق وحشتناکی قراره در نبود من بیوفته😔
اخرین باری که باهم با تاکسی اومدیم
آخرین باری یا روزی ک رفتم مدرسه
آخرین باری ک سربسرش گذاشتم
آخرین باری ک بهش گفتم مواظب خودت باش اونم برا آخرین بار گفت تو هم
آخرین باری ک استوریش دیدم
آخرین باری یا روزی ک شمارش تو گوشیم بود
آخرین باری یا روزی ک رفتم دانشگاه
آخرین باری ک ......
آخرین باری که رفتم خونه پدربزرگم و مادربزرگم هنوز زنده بود
برام قصه میگفت
آخرین بار با مامانم چشم تو چشم شدیم و داشتم بهش غر میزدم که نمیزاری به این بچم برسم و همش صدام میکنی داشت با نگاهش خداحافظی میکرد و من نفهمیدم
امروز: آخرین امتحان دوازده سال تحصیلم
من شوهرخالم خیلی دوست دارم مثل بابابزرگم میمونه هر وقت منو میدید یه داستان از دوران کودکیم تعریف میکرد که من خودم یه اسم خاص خطاب میکردم چند ماه پیش اون داستان رو تعریف کرد سر سفره ، ولی نمیدونستم آخرین باره
دلم خون شد اسی با تاپیکت
آخرین بار وقتی مادرم رو بیهوش گذاشتن تو ماشین که ببرنش دکتر ،باردار بودم ،رفتم نگاهش میکردم انگار یکی تو وجودم میگفت با آخره که می بینیش ،شوهرم اومد کنارم دستم رو گرفت ،راست میگفت بار آخر آخر بود😭
چقد با کامنتا گریه کردم خدایا منو پیش مرگ مامان بابام و همسرم کن فقط همین 💔
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
12 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
