یک بنده خدا ازدواج کرده خودش ۲۱ شوهرش ۳۲ بعد این بعد از چندماهی میفهمه شوهرش اصلا شغل نداره و اینک اولویت این شغل خوب و درآمد بالا بوده این آقا هم گفته من مغازه فلان دارم با کسی شریکم میخوام تنها مغازه بزنم چندوقت دیگه
بعدش همون اول میگ من هی بهش میگفتم چرا نمیری مغازه پس میگفته نمیدونم دوستم هست دیگ من عصر میرم صبحم تا لنگ ظهر خواب بوده طرف مثلا شبم میومده ساعتای نه اینا دنبال این یا زودتر میومده میگفته فلانی مغازه دیگ چندباری هم دوستمو برده مغازه دیده تو تحقیقاتم همه گفتن اره شغلش همینه
خوب شریک بوده یا نبوده ؟
دیگه مرده بخواد خرج زندگیو بده باید کار کنه
نمیشه که از زیرش در بره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
