سلام بچه ها خیلی دلم گرفته
سال مامانم تازه تموم شده امروز از یکی از فامیلا شنیدم عمه هام دنبال ی زن برا بابام میگردن
خیلی دلم شکست ازشون
مامانم راضی نبود ی سانت ازین خونه ب کسی ب غیر از سه تا بچه اش برسه الان اونا میخان کسی و بیارن توخونه مادرم
مث اینکه پیدام کردن حالا عجله دارن من و ازین خونه دک کنن حس بدیه عقدم و دارن تموم تلاششون و میکنن برم
چیکار کنم ، خونه ب اسم مامانمه
من نمیخام هیچ زنی بیاد تو خونه مادرم
با ازدواج بابام مشکلی ندارم اما نمیتونم تحمل کنم غریبه بشه عزیز تو خونه مادرم
چقد سخته این شرایط