برادرشوهرم ۱۸ سالشه ۵ روز دیگه داره میره سربازی تو یک ماه گذشته دوسه تا ۴ ۵ روز اومده مونده اینجا الانم اینجاس که مشخص بشه کجا افتاده بره.مرخصی هاشم قطعا میاد اینجا چون خونشون یه روستای دور افتاده ته استانمونه.حالا اینا به کنار بعد اتمام سربازیش هم قطعا میخواد بیاد اینجا بمونه چون رابطش با پدر مادرش اصلا خوب نیست کلا پدرشوهرم زورش میاد حتی نون بده به بچه هاش. شوهر خودم از چهارده سالگی جدا شده ازشون و خودش رفته سرکار ولی این برادرشوهرم از این عرضه ها نداره.دیروزم شوهرم مقدمه چینی میکرد همیشه دوس داشتم یه خواهر یا برادر بزرگتر داشته باشم برم خونش بمونم حالا هم مهمون داری محمد داره میاد.حالا امشب میخوام بهش بگم نه خودش به این‌موضوع فک کنه بعد اتمام سربازی برادرش بیاد اینجا نه امیدی در این باره به برادرش بده.بنظرتون کار خوبی میکنم چطوری بهش بگم؟
اره نباید با شما زندگی کنه که اشتباهه
شوهرت چه پر روعه
بعدش نزدی تودهنی
مطمئن باش همینطوری میشه
واییی سخته که
اشتباه ترین کار ممکنه
هیچ کس بهت نمیگه دستت درد نکنه
از نظر اخلاقی هم اصلا درست نیست
اشتباهی که من سالها کردم و چوبشو خوردم
اگه گاهی بیاد عیب نداره. مثلا هر ماه یه هفته بیاد. اما اینکه همیشگی بخواد بیاد ور دلت نه اجازه نده. بگو راحت نیستم .
کارت درسته
ادم گاهی نیاز داره با شوهرش تنها باشه
اگه بیاد همیشه یه مزاحم وسط هست
خیلی سخته قطعی و جدی با همسرت حرف بزن و اجازه اینکار رو نده
والا فرزند خونده ست انگار
عزیزم گلم
زیاد نذار بیاد خونتون
کسب وجهه ی خوبی نداره
شما زوج جوان هستید و بعدها به مشکل می خورید
من یک ارباب رجوع داشتم
شوهر محبت نمی کرد برادر شوهر محبت می کرد
و بعد از مدتی زن عاشق برادر شوهر میشه
و برادر شوهر جدا میشه
و زن عاشق موهای سرش از غصه سپید میشه
نکن اخرش،تازه طلب هم ازت داره
چقدر ملت پررو شدن. خب ازدواج نمی‌کرد با داداشش خونه می‌گرفت زندگی میکرد
اه اعصابم روانی شد😤
امشب نگو بذار بره سربازس بعد با همسرت حرف بزن بگو نمیتونی این حجم مهمون داری رو تحمل کنی و اگر خیلی دلش میسوزه بعد سربازی کمک کنه داداشش بره سرکار و مستقل بشه
