2777
2789
عنوان

اونچه که برای من اتفاق افتاد

203 بازدید | 17 پست

سلام خانم ها میخوام از تجربه ازدواج و جدا شدنم براتون بگم موردهاش رو تایپ میکنم شماهم اگر دیدید لازمه بهش اضافه کنید. امیدوارم هیچ وقت کسی لازم نباشه اینهارو بخونه ولی اگر لازمتون شد بتونید استفاده کنید

۲. 

البته یک ماه قبل از سرد شدنش یک رفتار هایی ازش مبنی بر اینکه بخواد حیانت کنه ازش دیدم، اما مطمئن نبودم و هم چنان هم مطمئن نیستم.

راستش نفهمیدم چرا خواست جدا بشیم با اینکه کنار هم خیلی خوب بودیم واقعا نقهمیدم!

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

۳.

پدر من از کار های حقوقی خوب سر در میارن. درسش رو خوندن. من با پدر و مادرم صحبت کردم گفتم که باید جداشم. هم خانواده من هم خانواده ایشون تلاش کردن که موضوع رو متوجه بشن اما همسر سابقم دهانش رو انگار مهر و موم کرده بود هیچی نگفت.

پدرم هم گفت باشه جدا شید.

۴.

من نیاز مالی نداشتم. یک میدار از مهریه رو خود خانواده همسر سابقم به من دادند، بقیه اش رو گفتند که قسطی کنیم، اما من و پدرم نپذیرفتیم. با این حال پدر همسر سابقم ماهانه یک مقدار ناچیز برای من واریز میکنن به جای مهریه که من خودم باهاشون صحبت کردم که دیگه این کازو نکنن.

راستش رفتار همسر سابقم باعث شده که به غرور خودم ک خانوادم خیلی برخورده، برای همین میگیم که مهریه رو نمیخوایم. نمیدونم تجربه کردید یانع ولی انگار اون مهریه باعث عذاب روح و روان منه 

۵.

من اکثر وسایل جهازم رو فروختم. میخواستم برگردم خونه پدرم و به اون جهاز احتیاجی نداشتم. حتی لباس هایی که برام خاطرات به همراه داشتن رو هم فروختم. یکسری وسایل مثل دستمال کاغذی و نوار بهداشتی و از این قبیل چیزها که موند رو با خودم اوردم، یک سری مواد خوراکی و اینا هم که بود خیرات کردیم.

۶.

شما اگر نمیخواید خونه پدرتون برگردید در حد نیاز از وسایل و جهاز تون رو بردارید باقیش رو بفروشید.

مثلا اگر یک یخچال بزرگ دارید میتونید بفروشید یخچال ساده تر تهیه کنید

اینجوری از پولی که از فروختن جهازتون براتون میمونه رو میتونید بذارید بانک و تا زمانی که کار و حقوق مناسب پیدا کنید از اون سودی که بانک میده استفاده کنید

۸.

از بعد جدایی بخوام بگم

خیلی سخته روح من انگار توی اون روزهای شادم جاموند اما باز تونستم خودم رو بسازم و زندگی کنم. همه شماهم میتونید

اولش خیلی سخته 

من هر شب گریه میکردم

بهش پیام میدادم که برگردیم

پیام ها یا بی جواب میموند یا جواب میگرفتم که لطفا فراموش کن

۹.

نگاه مردم، حرف مردم و همه جیز همراه ادم هست، امااااا باید یاد بگیرید که سفره دلتون رو پیش کسی باز نکنید

هیچ کدوم از افرادی که بعد از جداییم باهاشون به واسطه کار یا درس یا کلاس و هرچی وارد زندکی من شدند نمیدونند که من یک ازدواج ناموفق داشتم

۱۱.

غصه بخورید

اما روحیه تون رو از دست ندید

دنیا به آخر نمیرسه

من فکر میکردم دنیا و زندگی و همه چیز تموم شد

اما نه اینجوری نیست

شما زنده اید و بالاخره به یک چیزی در دنیا اتصال دارید

مثلا به پدر مادر خواهر برادر فرزند دوست و هر چیز دیگه ای

بالاخره در این دنیا یک چیزی هست که به شما نیاز داشته باشه و شما با انگیزه اون چیز زندگی کنید

حتی اگر چیزی پیدا نکردید که انگیزه بشه براتون اینو یادتون باشه که خودتون مهم ترینید

بخاطر خودتون زندگی کنید.

۱۲.

اگر خدا پرستید با خدا ارتباطتون قوی تر کنید. خیلی بهتون کمک میکنه

ورزش کنید در حد یک پیاده روی ساده هم جوابه

کتاب بخونید

اصلا خودتون رو تو خونه و اتاق زندونی نکنید

برید با ادم ها در ارتباط باشید

۱۴.

کار پیدا کنید.

حتی شده با حقوق کم

وقتی کار کنید هم درامد دارید هم شخصیت اجتماعی

نگران نباشیداگر حقوقتون کمه به جاش تجربه کسب می کنید و بعد از یک مدت شغلتون عوض میکنید میرید حقوق بیشتری دریافت میکنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

هر شب

sogoli48 | 1 دقیقه پیش

فکرها

taraneh1992 | 3 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  4 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  3 ساعت پیش