خودم :
میگفتم منم خیلی دلتنگتم میکشیدمش بیرون و تا میتونستم قربون صدقه و آتو جمع میکردم
میگفتم اگه منو میخوای طلاقش بده که حالا یا میگفت میدم یا میگفت نمیشه و گناه داره
در هر دو صورت همه چیزایی که جمع کردمو فایل میکردم و با شیرینی تولد بچشون میبردم برا دوست صمیمی سابقم 😮💨🩷