یه هفتس رفته دانشگاه واسه امتحاناش
تو این یه هفته فقط من زنگ زدم
اون نه زنگی نه پیامی
امروز هم که اومده طبق همیشه راه به راه رفته باباش
وبعد از اینکه زنگ زدم واینا اومده خونه
من از این کاراش ناراحتم
ولی اون بیشتر خودشو ناراحت گرفته
میگه مگه من رفتم دانشگاه که زنگ وپیام بدم
خونمونم انقد گرمه که نگو گفت بیام کولرو درست میکنم اما الان بهش میگم درست کن با تندی برخورد میکنه واینا
او طلبکار شده واسه من
میگه من اومدم که انرژی بگیرم تو گیر میدی
شما بگین گفتن چرا یه زمگ یا پیام نمیدی واقعا خیلی بده
یا مگه چقدر کارداره اینا
الانم بهش گفتم بریم بیرون یه دور بزنیم با تندی گفت نه وکتابشو برداشت هرموقع هم زنگ زدم تو این هفته پشت گوشی بخاطر حرفاش ناراحت شدم وقطع کردم
شما بگین چیکار کنم