پیش خانوادش میشینیم ب همه چیمون دخالت میکنن شغلش دامداریه تو کوه میمونه شبا ی روزم ک خونه میمونه مادرش میگه اتاق دگ بخواب باهم نخوابین.وقتی میاد پیش من میخوابه صب ی چیزیو بهونه میکنه دعوا میکنه بااین مادرش.
عقدین؟!
هروخ من میگم مثلا منو ببر جایی کاردارم میگه نمیتونم ببرم بگو پدرت ببره دیروز موند خونه مادرش گف منو ببر جایی زود برد چن روز پیش ازمایش داده بودم گفتم ببر جواب امایشمو بگیرم گف نمیتونم ببرم بگو بابات ببره منم بچم دوماهشه بخاطر اون ب همه چی تحمل میکنم دیروز دگ تحملم تموم شد گفتم ک ببر گف نمیبرم وسایلامو اماده کردم گفتم منو ببر خونه مادرم نبرد منو زد منم زنگ زدم ب پلیس تااومدن پلیس رف کوه..پدرش زنگ زد ب من همه جوره فوش داد بهم ک چرا زنگ زدی پلیس ابرو پیش همه رف تامن اومدنی خونه نباش میام حسابتو میدم دستت گفتم توهم میزنی شماها باعث دعوای منو شوهرم هستین
اخه ت عروسی اتاق جدا عجب مادرشوهری
بالشت بزار روصورتش بشین روش تاخفه بشع والا
منم پارم همچین فولادزره ای رو
کجایین؟؟!
ی روز میمونه توخونه ب جای اینکه بگین بازنت برو یکم وخ بگذرون زنت زود میگه منو ببر فلا جا بااینکه پسر مجرد داره توخونه هرلحظه باماشین میره بیرون
یا خدا بگیر موهاشو بکن زنیکه رو
چه خانواده ای ...
پسرچرابراش زن گرفتن
خوب دختر خوب این راه حل مشکلت نبود
خب چرا باید تو یه خونه زندگی کنین که این‌مشکلات پیش بیاد ؟ چند سالته؟ چند وقته ازدواج کردید؟
کجایی که شب میره کوه
خب بايد اول از بزرگترها مى خواستى
یه پا در ميونى ميكردن
زنگ زدی پلیس بیاد چکار کنه ؟ مگه دعوا و کتک کاری بود که پلیس بیاد ؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
