حس میکنم از وقتی ازدواج کردم از خدا دورتر شدم مشکلات زندگیم و دغدغه هایی که دارم اصلا منو بدجوری درگیر زندگی دنیا کرد جوری که فرصت نمیکنم حتی گاهی کار مستحبی یا دعا وقرآنی بخونم
اما امشب نمیدونم چرا یهو به دلم افتاد توبه کنم یادم افتاد زمان به سرعت میگذره و هر لحظه ممکنه ازاین دنیا برم،خیلی ترسناکه که با دستای خالی برم..
چون دیگه اگه بری نمیتونی برگردی ..
خلاصه بازم باید یه دفترچه یاداشت بردارم و کارای خوب و بد روزانه ام رو بنویسم و به خودم هر روز نمره بدم...قبل ازاینکه اون دنیا اعمالم مورد محاسبه قرار بگیره...
این متن تلنگر خوبیه 👇
برای تــوبه امروز و فردا نکـن!!
از کجا معلـــوم این نَفَسی ڪه
الان میڪشی جـزو نَفَســهایِ آخر
نباشـــــه؟!
خیــلیا بیـــخیال بـــودن و یهـــو
#غافلگیــر شـــدن
این تاپیک و زدم تا یادم نره امشب چه عهدی باخدای مهربون بستم..خداجون کمکم کن همیشه بنده خوبی برات باشم چونکه خودت خیلی خوب میدونی این همیشه ارزوی من بوده که وقتی میمیرم و تورو میبینم تو با روی خوش و لبخندرضایت بهم نگاه کنی😍