بزارید از اول همه رو توی یک پست بنویسم...
منو شوهرم حدود ۲۳ و ۲۶ سالمونه و از وقتی خودمو شناختم عاشقش بودم و خوشم میومد ازش.. سنم کم بودها ولی حسم عجیب بود بهش هیچ پسری ب چشمم نمیومد و بعد مدتی خیلی اتفاقی اشنا شدیم و تقدیر جوری چیده شد که بعد ۶سال بهم رسیدیم انصافا پسر خوبیه خانواده خوبیم داره و سطح مالیشون متوسط و خانواده هامون توی یک سطحن و فکرمیکردم وقتی بهم برسیم دیگه همه چیز گل و بلبل و گلستونه...
خانواده ایی داره که اونقدر کناره میگیره و مثلا دخالت نمیکنن که شوهرم حتی نمیدونه یه سری اداب رسوم و ناپختگی و بی عقل بازی درمیاره و منم اخلاق بدی ک دارم اینه زودجوش و بی صبرم و اصلا سیاست حرف زدن ندارم و عصبانی میشم و هی غر و دعوا...
شبی ک خرج بریدیم قرار شد وسایل بزرگ رو بگیره+سرویس خواب و خانوادش با کمال میل قبول کردن و حدود ۱۰نفری بزرگ فامیل اورده بود و اوناهم تایید کردن بعد از عقد خونه خرید و من گفتم لباسشویی کمکت میخرم تو اون ۳۰ ملیون پول لباسشویی رو بزار برای مابقی مخارجمون...
گذشت و گذشت من جهیزیه ام ۹۰ درصد تکمیل شد و همه چیز خوب برداشتم و برای خرید پرده(۱۰ ملیون)و فرش(۵ملیون) کم اوردم و این اقا اومد نشست خونمون ب خانوادم گفت کم و کسریا خودم میخرم و شما دیگه نگران اون ۲ قلم نباشید! بعد از یه مدتی ک خرج و مخارجش زیاد شد گفت فرش نمیتونم کمکت کنم فقط پرده گفتم خب باشه و تشکرکردم و حالا یه چندباریه ک دعوامون میشه و اخرین بازش همین دیشب بود و مدعی شده که خانواده من تیغش میزنن و همه چیزو انداختش گردنش و میگه پدرت چطور پدریه ک نمیتونه ۵۰ تومن وام بگیره وبمن چ که ندارید و منم حساااااابی قاطی کردم و گفتم تو هرچی داری میخری برای زندگی خودته و منتی سرکسی نیست ولی گوشش بدهکار نیست و حتی یادشم نیست خانواده من ۳۰ تومن لباسشویی خریدن کمکش و میگه بیخور رفتی وسایل خارجی خریدی! ارزونتر برمیداشتی ک همه رو بخری و خیلی پرویید و حالا معلوم نیست جهیزیه ات چقد کم کسر داره!!! اصلا برای من خیلی زشته ک داره راجع جهیزیه هم تصمیم میگیره و ب اون ربطی نداره بنظرم!
خانواده هامون خیلی خوشحالن و ذوقمون دارن و کلی هزینه کردن بدبختا من دوست ندادم فعلا با اونا این قضیه مطرح کنم ولی خب خیلی جدی قهریم