دیگه از دست خواهرام دیوونه شدم😭😭😭😭

شما یاد بگیر ، گزارش ندی بهشون.

حتی درد دل هم نکن باهاشون.

چرا غذای مهمونیتون گزارش دادی.

اصلا اجازه نده آمار بگیرن چه برسه که بررسی هم بکنن

جدی و محکم باش دعوا اول به از صلح اخر

پس بهشون گوش نده 

تو هم توروخدا از آبجیات به دل نگیر

اونا از دوستی اینکارو میکنن تا دلت سیاه بشه نسبت به اینا و بهم بخوره

چون احتمالاً سطح فرهنگیشون پایین تره

به دل نگیر از خواهرات

اگر پسر خوبی هست باهاش بمون ان شاءالله خوشبخت بشی

منم همین کارای خواهرای تو رو میکردم حتی با خواهرم به دعواهای شدید رسیدم سر این قضیه 

ولی فقط خودمو خراب کردم 😭😔 من از دلسوزی دعوا راه مینداختم تا این پسره بره از زندگیش بیرون ولی نشد

خدا منو ببخشه

شما هم با چشم بسته انتخاب نکن، به حرف پدر و مادرت حتما توجه کن، اونا دقت شون خیلی بیشتر.

ولی به بقیه اجازه دخالت نده

بخوای ازشون اثر بگیری فاتحه زندگیت رو بخون 

یه دختره فامیلامون هم هست تا وقتی مجرد بود نه مادرشو آدم حساب میکرد نه خواهراشو انقدر زندگی شون افتضاحه اصلا حد و مرز نمیشناسی می‌گفت اینا زندگی کردن بلد نیستن من نباید شبیه اینا بشم 

تا ازدواج کرد مادرش شد فرشته خواهرا شدن مشاور اصلا نمی‌فهمم چطوری نمی‌فهمه داره همون گند های خواهر و مادر خودشو میزنه 

مامانش میشینه توی گوشش ور ور کردن چنان گندی به زندگی خودش زده که اصلا تصورشو هم نمیکنی 

شوهرش آقا آروم با شعور اهل خانواده اهل احترام همه چی تموم  چون میان از بابام مشاوره میگیرن در جریان همه چیزشون هستیم یعنی مادره این دختر رو تبدیل می‌کنه به گلوله آتیش می‌فرسته سراغ شوهره زندگی شون با 💩 یکیه عین سگ و گربه ن یک سره دعوا یک سره بحث روی شوهرش قابلمه خورشت داغ ریخته بود گلدون رو کوبیده بود خورده بود به در در فرو رفته یعنی شوهره جاخالی نداده بود الان زنه بالای دار بود 

دو تا بچه رو هم روانی کردن بچه ها سر خودشونو میکوبن به دیوار رسماً همون زندگی نکبتی که مادره میخواست رو ساخت با حرف شنوی های احمقانه ش 

مدیریت کن نذار حرفای چرندشون روت اثر کنه حتما با یه مشاور حرف بزن وگرنه عاقبتت میشه مثل این دختره احمق که سر هیچ و پوچ زندگی رو زهر کرده 

مادرت هم مثل خودشون فکر می‌کنه که سریع اثر میگیره ازشون فکر نکن مادرت فرق می‌کنه مادرا قدرت اثرگذاری روی دخترشون زیاد دارن مبادا چشماتو ببندی هر چی گفتن باور کنی سر قرمه سبزی وقتی دیدش عوض میشه یعنی مثل خواهرات فکر می‌کنه توی زندگی مشترک قراره کلی باگ توی شوهرت ببینی و وابستگی های عاطفی کمرنگ تر بشه کافیه یه مشاور این مدلی واسه خودت انتخاب کنی دیگه بدون زندگی واست زندگی بشو نیست ، واسه همین میگم هر جا گیر کردی به جای مامان و خواهر ها با مشاور صحبت کن 

مشاوره قبل ازدواج هم برو خیالت رو از انتخابت راحت کن اینا انقدر مغرضانه نظر میدن که اگر به حرف درست هم با به رای حرفاشون باشه نمیشه اون حرف درست رو شنید مشاور قبل ازدواج کمکت می‌کنه آگاهانه انتخاب کنی دیگه اثر حرفای اینا روی خودت چه الان چه بعدا کم میشه 

خواهر منم همینا رو میگفت ولی من به قدری از پسره بدم میومد حس میکردم مخ خواهرم رو زده

الان ولی خوبیم

دیگه خب به هر حال این فکری هست که خواهرات میکنن

من هنوزم گاهی این فکر رو دارم خدا منو ببخشه 😔

ولی یه راهکارش اینه که با خواهرات صحبت کنی بگی زندگی خودته و دیگه نمیخوای تیکه و طعنه در این خصوص بشنوی چون تصمیم خودتو گرفتی در این باره و قراره یک عمر با آرامش زندگی کنی 

خواهرم همینو که بهم گفت دیگه ناامید شدم از اینکه بتونم کاری کنم پسره بره

منم خیلی جوش زدم بخاطر سطح فرهنگی و لباس پوشیدنشون و تغذیه شون و رفتاراشون 

ولی کاری ازم برنیومد و ازدواج کردن