بخدا دیگه خسته شدم حتی از ناراحت بودن هم خسته شدم از همه چی خیتم همین الان بگن خودکشی حلاله یه لحظه هم معطل نمیکنم هر بدبختی که بگین رو از بچگی کشیدم همیشه تنها بودم شده دختر ۱۷ ساله باشین انقدر تنها باشین که تنهایی برین دکتر؟ هیچ وقت کسیو نذاشتم که بهش تیکه کنم همیشه خودم بودمو خودم فقط دلم مردن میخواد
تایپیک راجب مادرم رو بخونین متوجه زندگیم میشین
رندگی کردن تو این خونه عذابههه هر لحظه برای نفس هایی که میکشم از خودم بدم میاد بریدم دیگه
انگار سقف خونه داره میاد پایین خفم کنه الانم که یخ ادم درست درمون اومده تو زندگیم و از جونش برام میایه میزارخ انقدر فکر کروم زندگی میدونه جنگه و فقط باید بجنگم و همیشه به خودم تکیه کنم رابطم با این بنده خدا هم داره خراب میشه