بچه ها یه عده تایپیک های قبلی منو خوندن من خودم درگیر سرطانم و واقعا از دکتر رفتن متنفر بودم ولی چیکار میشه کرد اول و آخر باید به دکتر مراجعه کنی بلدن درس خوندن
زن همسایه ما 12 ساله بچه دار نمیشد هیچ اقدامی هم به شهر های اطراف یا دکتر خوب یا درمان هایی امروزی نداشت میدونم قیمت ها زياده یا تا خدا نخواد دکتر رفتن فایده نداره، ولی بعضی وقتا دکتر واسطه بین خدا و شماست درمانگر هست حالا نریزین سرم که تو چیکار داری یا به تو چه من واقعا دلم میسوزه
بعد از 12 سال زد و این خانم همسایه بچه دار شد باورتون شاید نشه توی این 9 ماه کسی اینو ندید اوایل بارداری اومد دم سکوی خونه ما از پله بالا نیومد چون به گفته خودش بچش میفته و اولشم میگفت نه حساس نیستم گر نگهدار من آن است که من میدانم.... و باقی گذشت و ما این خانوم و ندیدیم ( قابل ذکر هست که بگم این خانم مادرش فوت شده و خواهری داره مریضه خونه جدا زندگی میکنه پدرشم ازدواج کرده و هر دو زمین گیر هستن و برادر های ایشون اصلا سراغی از اینا نمیگیرن عملا تنهاست و قوم و خویشی نیست) وقتی به دنیا اومد هیچکس رنگ این بچه رو ندید کوچه اکثرا سال هاست همو میشناسن و قوم و خویش هستن فقط خواهر شوهرش که راه دور بود بهش سر میزد ما این بچه رو تا 4 ماه ندیدیم هرکی هم رفته بود دیدنی بچه، یه اتاق جدا براش گذاشته بودن که فقط مادر و ببینه نه بچه رو عکسیم از بچه نگرفتن چرا چون اشعه به بچه ضرر میرسونه خلاصه زد و گفتن زن فلانی (همسایه) با شوهرش فوری بچه رو برداشتن بردن دکتر زن همسایه با جاریش تو یه خونه بسیار بزرگ توی خونه های زندگی میکنن واسه همسایه ها گفته بوذ این بچه رنگ هوای باز و آفتاب و ندیده واقعانم ندیده بود ملت منتطر بودن ببینم این چش شده بود که بچه رو برداشتن بردن که خبر رسید بچه 4 ماهه فوت شده شبش قیامتی بود اینجا
هستین بقیشو بگم؟؟