یه سوزن قفلی ببند ب خودت اگر جن باشه میترسه میره
😐حاجی یچی بگم برگام ریخت تا قبل تینک بزنم رو تاپیک میدونستم راجب اینه و جمله جمله اش تو ذهنم بود انگار
اصلا میخواستم بخوابم گفتم بزارم یسر نینی سایت برم تا سایت باز کردم تاپیک تو بود تا چشمم افتاد به عنوان مث چی سریع از جلو چشمام تموم اتفاقا که تعریف کردی تو حالت نوشته رد شد فک کردم الکیه اومدم تو تاپیک دیدم همونه
دارم کم کم میترسم از امشب
ووییی منم خیلی میترسم
یادمه چن سال پیش بختک افتاد روم
مامانم یه چاقو گذاشت زیر تختم پهلوشم قران دیگه شبا نمیترسم اگر خیلی میترسی حتما یه سوزن قفلیه چیه ببند بخودت یکی از دوستام تعریف میکرد میگف یکیو جن گرفته بود سوزن قفلی زدن بهش خوب شد
من میخاستممم بخوابم و اینک این اتفاق افتاد یکم چیز شدم نمیدونن از بچگی همین بودم همیشه یسری اتفاقا جلو چشمم میومدن بعد سال ها یا شایدم ماه اتفاق میفتاد بعضی وقتا یادم میرفت ولی وقتی روشون دقت کردم فهمیدم همینه
یه حاج خانومی اینجا هست گفت وقتی به دنیا اومدی چشم سومت تا نصف باز کردن ولی نتونشتن وسطاش ول کردن و سر همین شاید کمی اذیت شی
هیچوقت حرفاش باور ندارم نداشتم ولی نمیدونم چرا حرفش یکم میبرتت تو فکر
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
