بنظرتون این پسرع چ‌جور آدمیه...💔🖤

[QUOTE=342440314]یه سالع از همون یه سالع ک رفته😔[/QUOTباید تلاش کنی که فراموشش کنی عزیزم هر چند سخت ولی باید بتونی.نامزدت اخلاق ورفتارش خوبه؟تلاش کن به نامزدت دل ببندی .

خیلی سخته منم شرایطی مثل تو داشتم عموم از بچگی این حرف مسخره روز ه بود ۱۹ساله شدم گفتن ما میایم برا عقد ولی من چون عاشق یکی دیگه بودم پامو کردم تو یه کفش به نادرم گفتم اگه اینکارو بکنین من خودمو میکشم که تا عمر دارین عذاب وجدان بکشین مادرمم راضی نبود الهی خدا مرگم بده چقد اذیت شدن مامان بابام ،مادرم به بابام گفته بود بچت این حرفو میزنه یا بچت یا برادرت بابامم با اینکه خیلی تحت فشار بود گفت نه برن ازمایش ژنتیک خدا خواست واونجا گفتن مشکل دارن 

من از همه جا بیخبر عشقم دوست داداشمم شده بوده و از طریق دوست مشترک با هم دوست شده بودن و با داداشم اومدن خونمون و فهمیدم وای چه اتفاقی قبلش خبر نداشتم دوست خوب داداشم کیه ،دیگه رفت وامد کرد وبعدش به بابام گفته بود هدف من اینه و اگه میشه روش فکر کنین منم که از خدا خواسته قبول کردیم 😍😍😍😍

خوشحالم که اونجا نشد چون عاشق یکی دیگه بودم و بعد از اون ماجراها بهش رسیدم 

در اصل اون ازمایش ژنتیک سنگی بود که ما جلو پاشون انداختیم وخدا‌هم کمک کرد وازمایشکاه گفت مشکل دارن و بعدش عشقم که با دادلشم دوست سده بود اومد‌خونمون اونجا دوتامون تعجب زده شدیم که چه اتفاقی افتاده 😂بعد‌با پدرم صحبت کردن و بعد عقد واینا وای روزایی با پدرم صحبت کرده بود چقد قشنگ بودن 

اره شکر خدا الان یه پسر دوساله داریم و از لحظه لحظه زندگیمون لذت میبریم ‌‌ولی من هنوز یوقتایی کابوس اون روزایی میبینم که عموم به زور میگفت باید عقد کنن و وقتی از خواب بیدار میشم میگم خدایا شکرت عشقم کنارمه .

ممنون خوشکلم .انشالله خدا به دل تو هم صبر بده