2777
2789
عنوان

بهم گفت گمشو پایین از ماشین

| مشاهده متن کامل بحث + 400 بازدید | 28 پست
چه دلیل داره وقتی من نیستم بره خرید عروسی رو مگه عروس دوماد باهم نمیرن

تو نباید میگفتی نرو، باید کاملا اروم و مهربون بهش میگفتی: عزیزم برو ، اما خرید هامونو بزار باهم بریم انجام بدیم، دوسدارم جفتمون تو خریدای اینده مون نظر بدیم و دوتایی باشیم😍


اینجوری ن تنها ناراحت نمیشد . بلکه شاید خودش هم میگفت باشع نمیرم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تو نباید میگفتی نرو، باید کاملا اروم و مهربون بهش میگفتی: عزیزم برو ، اما خرید هامونو بزار باهم بریم ...

نمیتونم بگم برو چون نمیدونم با حرفای خواهرش چه اختلاف جدیدی میخواد بیفته بینمون

خواهرش خودش شوهر داره نیاز به رفتن شوهر من نبود 

باشه خب عزیز من . شوهر با برادر فرق میکنه . مخصوصا که وقتی ازدواج میکنن، خواهر و برادر خیلی دلتنگ هم میشن، چون یه عمر باهم بزرگ شدن ، سعی کن از زاویه دید خواهرش نگاه کنی ، 

باشه خب عزیز من . شوهر با برادر فرق میکنه . مخصوصا که وقتی ازدواج میکنن، خواهر و برادر خیلی دلتنگ هم ...

خواهرش اصراری برا رفتنش نداشت خودشم حتی کار داشت نمیتونس بره ولی برگشته میفهمن نرفتم توام حق نداری با خانوادت بری خرید 

نمیتونم بگم برو چون نمیدونم با حرفای خواهرش چه اختلاف جدیدی میخواد بیفته بینمون

دختر خوب، تو اگه واقعا با حرفات دل شوهرتو ب دست بیاری ، نه بین خودت و شوهرت اختلاف میندازی ، نه بین شوهرت و بقیه . الان فقط با یه اشتباه صحبت کردن بین همه اختلاف انداختی، هم بین خودت و شوهرت ، هم شوهرت و خواهر شوهرت.. باید کمی خود بینی رو بزاری کنار ، همه جوانب رو درنظر بگیری

دختر خوب، تو اگه واقعا با حرفات دل شوهرتو ب دست بیاری ، نه بین خودت و شوهرت اختلاف میندازی ، نه بین ...

نمیتونم ببینم بیشتر از من به کسی توجه میکنه حرفشو گوش میده دس خودم نیس

خواهرش اصراری برا رفتنش نداشت خودشم حتی کار داشت نمیتونس بره ولی برگشته میفهمن نرفتم توام حق نداری ب ...

خب تو اجازه ندادی اون بره ، اونم اجازه نداده تو بری 

در صورتی که تو اگه بهش ازادی میدادی( یعنی رفتن و نرفتنش دست خودش بود) اونم هیچ وقت تو رو تحت فشار نمیزاشت یا بهت بی احترامی نمیکرد

نمیتونم ببینم بیشتر از من به کسی توجه میکنه حرفشو گوش میده دس خودم نیس

پس همونطور که تو نمیتونی ببینی اونم نمیتونه ببینه دیگه تو با خانواده ات میری بیرون . چون هر جور که رفتار کنی مثل خودت رفتار میکنن😇

اینم بگم خواهرش دخالت میکنه تو کارامون حتی سر تشریفات مراسمم وقتی باهاش حرف زدم اوکی داد ولی بعد رفت ...

ببین عقیده ها متفاوته خب همونجور که شما دوس داری یاپدرمادرت دوس دارن مجلس دخترشون به نحو احسن برگزار بشه طبیعتا خانواده ی اونم همینجورن شما میتونی بجای اعصاب خوردی کنترل کنی یسری چیزا رو ...بهرحال عمری با اونا زندگی کرده وبعدش قراره هم باشما زندکی کنه هم باخانواده ی شما هم با خانوادش...من بارها گفتم.گفتم هیچوقت یه مردو بین خودتونو و خانوادش نزارید باکمی سیاست وصبوری درست میشه ولی اگه شما بخوای بگی حرف حرف من باشه اونم بگه نه حرف حرف من باشه عزیزم  این زندگی فایده‌ای نداره سعی کن به دور از تنش وبه دور از لج ولجبازی تصمیم بگیری وعمل کنی..‌یه زن باید سیاست زنانگیش رو داشته باشه البته منظورم دور از جونت دورو بودنو آشوبگری وفتنه نیستا اصلا سیاست زنانگی از ظرافت زنانگیت استفاده کن...منم برا عروسی داداشم داداشم گفت همه‌ی زحمتای عقدو نامزدی وخرید و تزیینات طبق و اینا باتو بوده پس برای لحظات خوش وخوشحالی هم توباید باشی...من اینقدر درگیر کارای عروسی وحنابندونش بودم که یه تایمی خلوت کردیم با داداشم رفتم لباسمو خریدم هرچی بهش گفتم تو دامادی کار زیاد داری گفت یکی از کارامم خریدای توئه خودش اومد هزینه ی لباسمم خودش دادبا اینکه من راضی نبودم ولی گفت توخیلی زحمت کشیدی از خواستگاری تا عقدوحالاهم که عروسی 

اللهم عجل الولیک الفرج💚
اینم بگم خواهرش دخالت میکنه تو کارامون حتی سر تشریفات مراسمم وقتی باهاش حرف زدم اوکی داد ولی بعد رفت ...

اگه داداش داری نمیدونی چقدر خواهر ذوق عروسی داداشش رو داره...بعدم دوستانه میگم بخداقسم بخوای فاصله بندازی بین شوهرتو خانوادش یا یجوری اذیتشون کنی شک نکن خدا یه عروسی بهت میده که تمام اینا رو سرت تلافی کنه...خدارو درنظر بگیر

اللهم عجل الولیک الفرج💚
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792