شغلش دامداریه شبا همش توکوه میمونه میبینی تو دوهفته ی شب میمونه خونه جاش پدرش میره باخانوادش ی حیاط میشینیم اونم ب جای اینکه پیش زن و بچش بخوابه میره حیاط میخوابه دلیلشم مادرشه کلا مخالف ازدواج مابود مارو کلا از هم دگ سرد کرده اون میگه بچه سر صدا میکنه نمیزاره تو اونجا بخوابی تو حیاط بخواب یا میگه داخل گرمه بیرون بخواب اینم ب حرفش گوش میده به همه چیمون دخالت میکنه دگ خسته شدم هرروز باعث میشه دعوا کنیم گاه میگه زن دگ بگیر.بچمم الان دوونیم ماهشه تاحالا رابطه هم نداشتیم شما باشین واقعا چیکارمیکنین ی راه حل بهم بگین.