همش تو خونم از بیرون رفتن متفرم یه مهمونی میرم همش میگم خدایا کی برمیگردم خونه .شوهرمم یا فقط با دوستاش وقت میگذرونه یا سرکاره .رد دادم کلا
حس میکنم نیاز دارم ب یه جا ک کسی نباشه حالم بهتره😐
چه ربطی به تیمارستان داره
منم مثل تو ام
درونگرام
بهتر. این دوروزمونه توجمع باشی ی جوری بات رفتارمیکنن انگارپدرشون کشتی
درونگرا مثل خودم
دوره ایه عزیزم ،یکم بگزره اوکی میشی...
منم اینطوری بودم الان بهتر شدم
منم درونگرام و اصلا دلم ارتباط با کسی رو نمیخواد بیمعنی ترین کار دنیا برام صمیمی شدن با بقیه س،،در حد سلام و احوالپرسی فقط اوکیم بدم میاد از مهمونی زیاد
مشاورنمیخادک توداری میبینی چ اخلاقی دارن نمیشه باشون هم صحبت شد. خودت درگیراین افکارنکن
خیلی اتفاقا دوس دارم اینکارو کنم ولی تو ذهن خودم میگم چرا برم چی هست بیرون مگه . حتی اعتماد به نفسمم خیلی اومده پایین حاضر ک میشم خودمو تو آینه میبینم میگم چقد زشتم دوباره لباس خونگیامو میپوشم میرم سراغ گوشی🤦🏻♀️
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
