2777
2789
عنوان

دوستم تو پروسه طلاقه واسش ماهی یه سکه بریدن

| مشاهده متن کامل بحث + 779 بازدید | 33 پست
بچه خا یه سوال اگر ازدواج مجدد کنه دیگه بهش مهریه طعلق نمیگیره؟؟؟؟

ده بارم ازدواج کنه طلاق بگیره بازم مهریه اش قطع نمیشه یه بدهی محسوب میشه که باید پرداخت کنه مگر اینکه خانم خودش از گرفتن مهریه انصراف بده 

از امروز میخوام دختر موفق و جذاب و پرشور و فعالی باشم میخوام آزاد باشم فقط به چیزای خوب و مثبت فکر کنم شاد و شنگول قوی باهوش خوشبخت پر از حس آرامش 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

😃😃 هم پیج آنلاین شاپ شوهرشو برداش واسه خودش حدوو 200 کا فالوور داره هم با پول شوهره خودش ی شعبه ج ...

اون پیچ رو نمیدونم 

ولی بقیه رو دادگاه با توجه به املاک و درآمد شوهرش بهش میده 


ببین اگر شوهر فقط یه خونه داشته باشه دادگاه سکه رو قسط بندی می‌کنه 

ولی اگر بیشتر از اون سرمایه داشته باشه شوهره می‌تونه همه رو توقیف کنه 


اینا یه جورایی به نظر میاد توافق کرده باشن 

💙💙ممنون میشم برای سلامتی و عاقبت بخیری پسرام  یه صلوات بفرستید💙💙

اون پیچ رو نمیدونم  ولی بقیه رو دادگاه با توجه به املاک و درآمد شوهرش بهش میده  ببین ...


توافق نکردن شوهرش هنوز داره اعتراض میزنه به دادگاه و میگه طلاقتم نمیدم

همه اون اموالی هم ک الان داره به اسم خودشه دیگه و از شوهرش کامل گرفته

مهریه اش کاری به اونا نداره

شوهرش خونه هم نداره ظاهرا! ولی نمیدونم چطور اینطوری سکه ماهی یدونه براش زدن

🩷سزاموئید=اصطلاح آناتومیکال برای استخوان های کنجدی بدن؛الهام گرفته از جثهٔ ریزنقشم(اردیبهشت 1403)|| من تنهاییام رو کشیدم،حسرتام رو خوردم،حس مضخرف ناکافی بودن رو بیشتر از هرکسی از نبودنات و نخواستنات تجربه کردم،فرصتام رو هم دادم،دیگه درست هم بشی و بیای سراغم منم که دیگه "نمیخوام".(29فروردین1404)||من تمام خاطراتی که حتی در ذهنم از تو داشتم را پاک کردم دیگر تمایلی برای فکرکردن به آنها ندارم، خاطرات خوبت حسرت و نفس عمیقی را در من زنده میکند و خاطرات بد ات نفرت و دل شکستگی را، هیچکدامشان را نمیخواهم یادآوری کنم، از تو برای من فقط یک حس به جا مانده، یک حس قدیمی و کمرنگ که گه گداری از دلم میگذرد... (10تیر 1404)|| فکرمیکردم از تو درمان شده ام، مثل مخدری که از خون بیرون میرود. خواستم بنویسم سم، دلم نیامد. هم آینده ای برایمان وجود ندارد و هم ترک عادت فکرکردن به تو برایم غیرممکن شده است. هم نمی‌خواهم برگردی و هم دلم برایت تنگ شده، نمی‌دانم اگر دوباره پیغامی از تو بگیرم چه حسی خواهم داشت(27 تیر 1404)|| پس از تو، دیگر پذیرش نبودن ها، رفتن ها و پذیرش اینکه انسان ها نا امید کننده اند برایم راحت تر است (16شهریور1404)||

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792