چند ماه عروسی کردم تو ی خونه زندگی میکنم با خونواده شوهرم الان بهش گفتم کی جدا میشیم میگه دو طبقه میگیریم تا دوسه ماه دیگه پول دستمون بیاد از اون ور میترسم بهش بگم عبور جدا بگیرم بزارم اون موقع بهش بگم الان همینطوری بهش گفتم میگفت برام فرقی ندارع ولی ب شوخی گرفتش ب نظرتون چند ماه بهش وقت بدم جدا شه از خونوادش بعد کی بحث خونه عبور جدا رو باهاش مطرح کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگه میخواستی جدا باشی از اولش نباید قبول میکردی هم خونه بودن رو من که یک روزم حتی نمیتونم تو یه ساخ ...
نمیدونستم انقد عوضی هستن خیلی خوب بودن اولاش. بعدش شوهرم بعد عقد بهم گفت ... از اونور الان همیشه میگن خونه رو بفروشیم دو طبقه بگیریم ولی میدونم الکی میگن
یجوری بگو که انگار به نفع اونا حرف میزنی. بگو ما میخوایم با خانوادت زندگی کنیم نباید مزاحمت براشون ایجاد کنیم و بنده های خدا آرامش میخوان تو خونه خودشون. شاید یه وقت مهمونی چیزی بیاد یا بخوان تو حیاط بشینن و من چون تازه اومدم شاید راحت نباشن. آدم تو خونه خودش راحت نباشه دیگه کجا میخواد راحت باشه؟یا شاید واسه ما مهمون بیاد و بچه هاشون بخوان تو حیاط بازی کنن بعد خانوادت اذیت میشن. خلاصه اینکه یجوری حرف بزن انگار این جدا شدنه به نفع خانواده شوهرته نه تو.ولی اگه بگی من راحت نیستم و من اینجوری و من اونجوری خب شوهرم احتمالا لج کنه و بگه نه
پودر کیک و پنکیک مخصوص کودک تولید میکنم کاملا ارگانیک و تازه بدون مواد نگهدارنده.با سویق درست میکنم و خیلی خوشمزه و مقوی هستن. اگه میخواید بچه هایی سالم و قوی داشته باشید بهم پیام بدید.