از خاله عمه عمو و... از همشون متنفرم
من یه مدت افسردگی حاد و بد داشتم و چندین بار تا پای خودکشی رفتم و الآنم بهش فکر می کنم حالم بد میشه
بعد تو اون دوران اینا وایمیسادن نصیحت مثلاً چرا فلان مهمونی رو نمیای
وای چرا فلان کارو می کنی و
..... خیلی گیر های الکی دیگه با اینکه می دونستن حالم بد بدترش میکردن و
انقدرررررر دوست دارم برم بزنم تو دهنشون با اینکه چند ماه گذشته ولی اذیتم کردن اونم تو دوران بد زندگیم ازشون کینه دارم
نمی خوان تو زندگی بقیه دخالت کنم ولی بچه های خودشون که یکیشون یه سره به پارتیه
اون یکی که مواد نبوده نکشه
اون یکی الکل میخوره
یکیشون زنا کرده(البته مجردها) ولی گوه خوردن آنقدر عنن