داستان اشناییمون :
من دوران کاراموزیم تو بیمارستانی بود که ایشون دندون پزشک بودن(الان مطب دارن) .چندبار همو دیدیم و از من خوششون اومد .هرروز به بهانه هایی باهم حرف میزدیم
نامزدم درکنار دندون پزشکی ،فعالیت مدلینگ هم انجام میدن و به من پیشنهاد همکاری واسه یه پروژه دادن
منم قبول کردم و بخاطر اون رفت و امد و شناختمون از هم بیشتر شد و بعد یه مدت گفتن از من خوششون میاد و منم واقعا تو اون مدت خوشم اومده بود ازشون
وارد رابطه شدیم و بعد ۱ سال اومدن خاسنگاری😍و الان عقدیم