ما نزدیک5ساله رفاقت بشدت صمیمی باهم داریم و خیلی وابسته همیشه باهم در ارتباطیم و هیچ دوستی جز خودمون نداریم تک پریم ولی تواین سالها خیلی باهم دعوا کردیم خیلی وقتهاقهربودیم روزای عادی حالمومیپرسه تقریبا هرروز اون پیام میده و میگه بیام ببینمت ولی وقتی دعوامون سر هرچیزی بشه دیگه اون کلا تموم میکنه همه چیو من بهش پیام میدم بعدش میگه که اره دلتنگت بودم واین حرفا حالاهم 8روزه باهم قهریم سر اینکه سه روز حالشو نپرسیدم بعدکه پرسیدم گفت برو دیگه به من پیام نده الان خیلی دلتنگم دارم خفه میشم از وابستگی حالا شما بگید تکلیف من چیه برم سمتش یاولش کن تمومشه
اون دیگ ب دوری ت عادت کرده و هر دوتامون ب قهر عادت کردین تموم کن بره
خیلی حوصله دارید به خدا.پنج سال.ادمی که می‌ره خطرناک نیست ولی آدمی که می‌ره و هی برمیگرده خیلی خطرناکه چون با روح روان شما و عمر شما داره بازی میکنه اینو زمانی متوجه میشید که خیلی دیر شده
ب این فکر کن تو خوشی ک حرف های قشنگ و عاشقانه هست
چرا الان دلتنگت نیست بهت پیام بده ؟
آشتی میکنی تازه اون موقع میگه دلتنگت بودم؟ فایده دیگ نداره اگ یکم از خود گذشتگی کرد و اومد باهات صحبت کرد از دلت در اورد حسابه
گول حرف های بعد قهررو نخور اگ خودش بعد اشتی میگ دلتنگت بوده چرا مدتی ک قهر بوده پا جلو نمیزاشته؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
